English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3965 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
survey control U سیستم کنترل نقشه برداری
polar plot U روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
polar diagram U نقشه قطبی
bessel method U پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
selenodetic U امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
polar regions U مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
survey U نقشه برداری
surveying U نقشه برداری
topography U نقشه برداری
land surveying U نقشه برداری
surveyed U نقشه برداری
mapping U نقشه برداری
surveys U نقشه برداری
orientation forces U نیروهای دو قطبی- دو قطبی
dipole dipole bond U پیوند دو قطبی- دو قطبی
surveyed U نقشه برداری زمینی
topographical surveying U نقشه برداری ارتفاعی
surveying error U خطای نقشه برداری
surveys U نقشه برداری زمینی
surveyers notebook U دفتر نقشه برداری
surveying insatrument U اسباب نقشه برداری
surveying instrument U الات نقشه برداری
surveying polygon U شبکه نقشه برداری
surveyor's staff U ژالون نقشه برداری
leveling staff U ژالون نقشه برداری
surveying U نقشه برداری ممیزی
tacheometer U دوربین نقشه برداری
chain survey U نقشه برداری زنجیری
survey U نقشه برداری زمینی
mapping U نقشه برداری کردن
cadastral survey U نقشه برداری زمینی
survey control U کنترل نقشه برداری
field survey U نقشه برداری زمینی
ground survey U نقشه برداری زمینی
surveying U مساحی نقشه برداری
survey land U نقشه برداری زمین
flying levels U خط تراز نقشه برداری
aerial survey U نقشه برداری هوایی
stencil plate U الگوی نقشه برداری
hydrography U تهیه نقشه دریایی
topography U تهیه نقشه از عوارض
area projection U تهیه نقشه از منطقه
alidade U یکی از وسایل نقشه برداری
gunter's chain U متر فلزی نقشه برداری
relief U نقشه برداری عوارض زمین
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
connection survey U نقشه برداری منطقه ربط
sight front U دید جلو در نقشه برداری
line of sight U مسیر دید در نقشه برداری
back sight U دید عقب در نقشه برداری
survey control U نقطه کنترل نقشه برداری
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
hydrography U نقشه برداری از ابهای روی زمین
surveyed chart U طرح تیر نقشه برداری شده
assumed orientation U توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
geodetic control U نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
hypsography U نقشه برداری از کوه هاوارتفاعات زمین
tribrach U گهواره نصب دوربین نقشه برداری
triangulation U روش مثلث بندی در نقشه برداری
triangulation survey U نقشه برداری به روش مثلث بندی
line offset method U روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
photogrammetric map U تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی
master plot U نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
chorography U نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
photogrammetry U فن تهیه نقشه جغرافیائی به کمک عکسهای هوائی
aerocartograph U دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه
index map U نقشه تهیه شده از روی عکس هوایی
aerocartograph U وسیله تهیه نقشه از روی عکس هوایی
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
reticle U تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
stadia points U تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
traingulation U تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
long base method U روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
intermediate sight U توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
plane table U سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
cadastral surveys U عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
geodetic surveying U تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
survey information center U مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
circumpolar constellation U صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
stereoplanigraph U نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
stereophotogrammetry U تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
mosaic U سیستم عکس برداری موزاییک
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
constant of the cone U زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
datum point U نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
reference datum U سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
copied U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copying U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copies U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
bipolar U دو قطبی
unipolar U یک قطبی
arctic U قطبی
polar U قطبی
unipolar U تک قطبی
homopolar U هم قطبی
dipole U دو قطبی
diode U دو قطبی
double pole U دو قطبی
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
polarities U ویژگی قطبی
polarization U قطبی سازی
polar variable U متغیر قطبی
polaris U ستاره قطبی
polarization U قطبی شدگی
polarity U تمایل قطبی
polarity U ویژگی قطبی
polarities U تمایل قطبی
polestar U ستاره قطبی
triode U لامپ سه قطبی
multi contact U چند قطبی
moment of a dipole U گشتاور دو قطبی
pole armature U ارمیچر قطبی
polarizing filter U صافی قطبی
polarization current U جریان قطبی
single contact switch U کلید یک قطبی
polar winds U بادهای قطبی
one pole switch U کلید یک قطبی
polarized U قطبی شده
polar angle U زاویه قطبی
polar bond U پیوند قطبی
polar molecule U مولکول قطبی
polar compound U ترکیب قطبی
lodestar U ستاره قطبی
lodestaror load U ستاره قطبی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
2reintroduce?
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com